عكاس بايد مستقل باشد

بدست • 15 نوامبر 2010 • دسته: عکاسی٬ همه نوشته ها

این مصاحبه با کاوه کاظمی در باره عکاسی مطبوعاتی در تاریخ ۹-۸-۱۳۸۹ در روزنامه شرق منتشر شده است.
گفت‌وگويي درباره عكاسي مطبوعاتي در كشور با كاوه كاظمي
عكاس بايد مستقل باشد

– ما در اين صفحه موضوعاتي را بررسي مي‌كنيم كه مردم علاقه بيشتري دارند و نوعي درك متقابل بين عكاس و مردم ايجاد مي‌كند.

نقطه خوبي براي شروع بحث است. اساساً عكس و عكاسي در ايران اشكال دارد. چرا، چون براي هيچ كسي توجيه نيست كه اين كار يعني چه و مصرف آن چيست و چه كاري قرار است با آن بشود. زمان انقلاب مردم ما را روي دوش‌شان سوار مي‌كردند كه بتوانيم از زاويه بهتر عكس بگيريم. و همه راه‌ها باز مي‌شد كه بروي يك عكس بگيري. دير زماني نگذشت كه همه اين بفرما‌ها، نفرما شد. در زمان انقلاب و جنگ مقامات بيشترين استفاده را از كاربرد عكس كردند. عده‌اي از همكاران بودند كه به انتشار پوسترها و بروشورهاي تبليغاتي مثلاً براي وزارت ارشاد يا براي جهاد سازندگي كمك مي‌كردند.

-در رابطه با جنگ؟

اوايل در رابطه با جنگ. عده‌اي از عكاساني كه بعدها ترك وطن كردند جزء كساني بودند كه كمك مي‌كردند اين نشريات و كتاب‌ها منتشر شود. شرايط به گونه‌اي شده كه حتي اگر فردا نيروي انتظامي اطلاعيه‌اي بدهد و بگويد هيچ كسي با عكاسان كاري نداشته باشد باز بعيد نيست يكي پيدا شود كه مانع كار شما شود. فرض كنيد در جايي مانند دركه شما در حال گرفتن عكس از فضايي باز هستيد كه مردم روي تخت نشسته و كباب مي‌خورند. لابه‌لاي همين مردم كسي هست كه فكر مي‌كند عكاس آمده كه آمار وي را بگيرد. فكر مي‌كند با اين عكس او شناسايي مي‌شود و بعدها ممكن است عكس به جايي برسد كه او دوست ندارد. اين بخشي از ذهنيت مردم است.

خاطرم هست چند سال پيش قرار بود نيروي انتظامي تسهيلاتي براي عكاسان فراهم كند.

-بله قرار بود كاور و كارت بدهند.

هيچ اتفاقي نيفتاد. آمدند انجمن عكاسان بحران را درست كردند. هيچ اتفاقي نيفتاد. زمان جنگ تمام عكاسان جنگ را جمع كردند وعده و وعيد دادند كه به شما كارت مخصوص مي‌دهيم، سوار هواپيما مي‌كنيم و… عكس‌هاي ما را گرفتند، اولين كتاب «جنگ تحميلي» را منتشر كردند و بعد انگار نه انگار، اصلاً ما از خاطرشان رفتيم. خيلي از دوستان و عكاساني كه در امورات بودند به ستاد در آن زمان كمك مي‌كردند كه از تردد عكاسان جلوگيري كنند.

خيلي از عكاسان هم كه عكاسي كردند يا الان نگاتيوهايشان را ندارند يا تحويل جايي كه برايش كار مي‌كردند، داده‌اند.

– بله، آرشيو بسيار بزرگي در خبرگزاري ايرنا و بنياد حفظ آثار وجود دارد كه هيچ دسته‌بندي و استفاده خاصي از آن نمي‌شود.

اينها به چه درد مي‌خورد؟

– منظورم تاييد حرف شماست.

فرض كنيم دسته‌بندي شده بود به چه دردي مي‌خورد؟

– منظورم استفاده از آنهاست. ديگر كي قرار است از اين عكس‌ها استفاده شود؟

يكي از اشكالات عكاسي ايران اين است. مخصوصاً الان اغلب جوان‌ها فكر مي‌كنند بقاي دوران كاري يا بقاي آنها در عكاسي اين است كه به جايي متصل باشند يا مي‌روند در مسابقه‌هاي بي‌كيفيت شركت مي‌كنند. در سال چند فراخوان داده مي‌شود؟

– ۱۵ يا ۱۶ تا.

اينها اصلاً چه كسي هستند كه اين كارها را مي‌كنند. الان اغلب جوان‌ها چون فكر مي‌كنند حالا عكسي ۵۰ هزار تومان مي‌دهند و عكس‌شان را هم در نمايشگاه نشان مي‌دهند و در كتاب هم چاپ مي‌كنند با شوق و ذوق مي‌روند شركت مي‌كنند. در حقيقت اينها كساني هستند كه بودجه‌اي را از ارگان مربوطه‌شان گرفته‌اند، از بنده و شما دعوت مي‌كنند كه بياييم شركت كنيم. وقتي هم كه ما عكس‌مان را به اينها داديم اينها ديگر هر كاري دل‌شان خواست مي‌توانند با اين عكس‌ها بكنند و در بروشور، كتاب و هر جايي چاپ كنند. اصلاً معلوم نيست عكس از كجا سر دربياورد. حالا من عكاس ۱۰ تا عكس جنگ خوب دارم چرا بايد در اختيار يك ارگان قرار دهم. من خودم مي‌توانم از عكس‌هايم به نحو احسن مواظبت و استفاده كنم. چون در ايران زمينه فعاليت عكاسي مطبوعاتي باز نيست اين اتفاقات مي‌افتد.

-مطبوعات زمينه خوبي ندارند يا در بين عكاسان فضاي كار و تجربه كافي وجود ندارد؟

براي عكس و عكاسي ارزش درستي قائل نيستند.

-چه كسي؟

مطبوعات. عكاس كه نبايد حقوق‌بگير باشد يا اگر هم حقوق‌بگير جايي است بايد عكس او منتشر شود حالا به تناوب منطقي. من مي‌بينم در برنامه‌هاي خبري با اينكه بسيار كم حضور دارم عكاسان زيادي حضور دارند و در حال عكاسي از يك سوژه هستند، بعد هم مي‌روند روزنامه‌هايشان ولي فردا اگر روزنامه‌ها را تماشا كني مي‌بيني هيچ كدام از اين عكس‌ها در آن نيست. مگر اينكه يكي دو مورد روزنامه‌هاي اصلي كشور. خب اين عكاسان براي چه حضور دارند، آيا فقط امرار معاش كردن است؟

-اصلاً اصطلاح عكاسي مطبوعاتي صحيح است؟

فرق بسيار بزرگي وجود دارد بين عكاسي مطبوعاتي و عكاسي خبري. در انگليسي بين photojournalist و press photography فرق است. اگر كسي هر روز مي‌رود و از برنامه‌هاي خبري عكاسي مي‌كند به اين شخص فتوژورناليست نمي‌گويند. فتوژورناليست فراتر از عكاسي خبري است و عكاسي خبري جزيي از آن است. كسي كه مي‌رود روي يك سوژه خبري از ديد ژورناليستي نگاه مي‌كند و داستان خودش را درست مي‌كند يعني كسي كه عكس‌هاي وي زيبنده يك مطلبي در يك مقاله مي‌شود متفاوت‌تر و مستقل‌تر از عكاس خبري است.

-در كشور ما آيا عكاسان خبري توانسته‌اند هويت مستقل خود را پيدا كنند يا تحت تاثير روزنامه‌ها و مجله‌ها قرار دارند؟

من به عنوان يك عكاس اگر عكاس خبري ايراني هستم در وهله اول بايد موفقيت من در كشور خودم باشد. اگر من عكس مي‌گيرم عكس من جايي چاپ نمي‌شود، اگر عكس من را كسي نمي‌خرد يا حتي پول سي‌دي يا بنزيني را كه خرج كرده‌ام پرداخت نمي‌كنند، خب اين چه فايده‌اي دارد؟ مطبوعات و ارباب رسانه بايد در رويه‌شان تغيير ايجاد كنند. به كرات شما مي‌توانيد ببينيد كه عكسي را از كتاب يا اينترنت و سايت‌ها پيدا مي‌كنند و بدون ذكر نام عكاس بدون هيچ واهمه‌اي در روزنامه‌شان چاپ مي‌كنند. اين چه حركتي است؟ اين يعني پا گذاشتن روي تمام حقوق عكاسان و شخصيت عكاس و عدم احترام به شغل او.

-اساساً چرا بايد از عكس در روزنامه استفاده كرد و در چه مواردي بايد از عكس توليدي استفاده كرد و مكانيسم ارزشگذاري عكس در روزنامه چگونه است؟

حتماً ديده‌ايد كه براي بسياري پيش آمده در روزنامه مطلبي نوشته‌اند و عكس بدون ارتباطي را كنارش چاپ كرده‌اند و كنار عكس هم نوشته‌اند عكس زينتي است. يعني چه؟

مثلاً براي مقاله‌اي در رابطه با مردم در بازار عكس زينتي معني ندارد. بايد اين موضوع جا بيفتد كه با مقاله و با خبر و با خبرهاي داغ و تازه عكس متناسب روز چاپ شود. در اين زمان مردم به تصوير بيشتر علاقه دارند. امروزه از طريق عكس و ويدئو خيلي از اخبار منتشر مي‌شود. بسياري از روزنامه‌هاي مطرح خبر را با عكس‌اش مي‌خواهند. حتي فقط عكس را مي‌خواهند. مجله‌هاي بزرگ دنيا اگر خبر مهمي اتفاق بيفتد شايد صدها هزار دلار خرج كنند تا عكسي از آن خبر را داشته باشند. في‌المثل مجله تايم در زمان جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ حداقل ۱۰ عكاس در عراق داشت و اينها هر روز با هزينه‌هاي گزاف مشغول عكاسي و پوشش وقايع بودند.

-اين ويژگي براي تايم چه دستاوردي دارد؟

اين طرز صحيح پوشش تصويري است. براي خوانندگان‌شان ارزش قائل هستند كه در كنار مطالبي كه تهيه مي‌كنند عكس‌اش را هم منتشر مي‌كنند. مثلاً در خبر زندان ابوغريب اگر آن عكس‌ها درز پيدا نكرده بود هر كسي چه تصوري درباره ابوغريب داشت و مردم فكر مي‌كردند ابوغريب چه جور جايي است. هر چقدر هم حالا بگويي شكنجه مي‌كردند و چه و چه مي‌كردند ولي وقتي با آن وضع فضاحت‌‌بار زنداني‌هاي بدبخت را با كلاهخود كه برق به آن وصل شده يا كسي سگ را روي آن انداخته در عكس ديده مي‌شود اين گونه موثر است.

اگر به فكر بيفتيم مجبور مي‌شويم در مطبوعات از عكس به طرز صحيح استفاده كنيم.

نكته ديگر اين است كه الان اگر عكاسي بخواهد مثلاً از گدا در خيابان عكس بگيرد چندين نفر مزاحم وي مي‌شوند. چرا؟ آن آقا كه جلوي ما نشسته است هم در حال تماشاي او هستيم و هم در حال ديدن او. چرا ديگران با عكس عكاس نبايد ببينند. يا اگر بد است بايد او را جمع كنند تا نباشد. ولي اگر اين وضعيت هست بايد فكري به حال آن شود و عكس عكاس حرفش اين است كه فكري به حال اين وضعيت كنيد.

-به نظر شما اگر روزنامه‌ها براي عكس ارزش قائل شوند در مخاطب هم استقبال براي اين موضوع ايجاد مي‌شود؟

من مطمئن هستم حتماً استقبال نشان مي‌دهند.

-بعضي وقت‌ها پارادوكس‌هايي به وجود مي‌آيد مثلاً راجع به يك موضوع اتفاقات متفاوت مي‌افتد. در رابطه با همين معتادان سال‌ها پيش حجت سپهوند عكس‌هاي بسيار تاثيرگذاري از معتادان گرفت و حتي در مترو هم عكس‌هايش را بزرگ به ديوار زدند، اما الان شايد ديگر امكان چنين حركتي نباشد، چرا؟ عكاسان موقعيت‌شناس نيستند يا تعارض در ساختار و تصميم‌گيري‌هاست؟

من در اين مملكت زندگي مي‌كنم. عكاس بايد شاهد عيني و بي‌طرف باشد. من مشاهداتم را با يك عكس ثبت مي‌كنم، البته آن طور كه مي‌بينم. حالا اگر كسي بخواهد نظر بدهد كه چرا اين گونه ديدي يا آن گونه نديدي، اين صحيح نيست. براي عكاس نبايد محدوديت ايجاد شود و او بايد بتواند وقايع اطراف را ثبت كند.

-محدوديت‌هايي كه در موضوعات سياسي است در موضوعات اجتماعي نيست، چرا مطبوعات و عكاسان مطبوعاتي سراغ اين موضوعات نمي‌روند؛ مثلاً ترافيك؟

اصلاً شما بگوييد چرا معضل ترافيك را حل نمي‌كنند.

-فرض كنيد مسوولان بي‌خبرند و روزنامه‌ها مي‌خواهند اين موضوع را برجسته كنند.

بايد مسوول عكاس يعني دبير عكس از او بخواهد كه او برود از اين موضوع عكس بگيرد. خود عكاس كه تصميم‌گير نيست تازه بعد بايد عكس‌ها را برد براي آقاي سردبير، بعد او هم بنا به مصالح روزنامه خود و وضعيت كشور عمل كند.

-پس همه تقصيرها گردن ساختار نيست. بخشي هم قصور خود اهالي رسانه است.

از نظر من تقصير از ارباب جرايد است. اينجا ولي سردبير يا ناشر روزنامه وابستگي دارد يا ارتباطات سياسي خاص دارد و طبق منافع و مصالح خودش عمل مي‌كند. شما مي‌توانيد در كنار روزنامه‌تان هفته‌اي يك بار ويژه‌نامه عكس چاپ كنيد. حتماً در فروش روزنامه تاثير مي‌گذارد.

-به نظر شما فروش بيشتر مي‌شود؟

حتماً مي‌شود. توجه كنيد كه اگر اين اتفاق نيفتد بسيار بد است. الان در تهران چندصد عكاس داريم. عكس گرفتن كه كاري ندارد، تجهيزات ديجيتال هم هست، دوربين اتوماتيك تنظيم مي‌شود. با يك فلش‌كارت چهار گيگا هزار عكس مي‌گيريم. بعد هم مي‌توان عكس را به چند فراخوان داد. اما اين هدف نيست. هدف اين است كه رشد كنيم و متاسفانه زمينه اين رشد وجود ندارد. مطبوعات ما چقدر زمينه جذب اين عكس‌ها و عكاسان را دارد.

-در بسياري از مطبوعات صفحات و بخش‌هاي ثابت وجود دارد. براي بعضي مسائل حتي جدول در يك روزنامه بخش ثابتي هست. چرا صفحات ثابت عكس دارد؟ شايد يك روزنامه به مخاطبش توجه مي‌كند و او هم جدول مي‌خواهد نه عكس.

حتي همين را هم خوب انجام نمي‌دهند. مثلاً روزنامه‌هاي خارجي بعضاً براي چند عكس ورزشي خوب صدها دلار خرج مي‌كنند، در اينجا كه قيمت هم كمتر است. بايد مطبوعات خودشان باني اين كار شوند كه عكس خوب توليد شود.

-شما معتقديد مطبوعات پيشقدم شوند اما به نظر مي‌رسد مطبوعات تحت تاثير ذائقه مخاطب هستند. چون سينما دوست دارند و شهرت دارند صفحات و عكس‌هاي سينما منتشر مي‌كنند؟

البته روزنامه مي‌خواهد خريدار داشته باشد اما مطبوعه بايد وزن و ارزشي هم داشته باشد. همه كه نمي‌توانند عكس بازيگران سينما را چاپ كنند. الزاماً مطبوعات بايد باني شوند، نه يكي بلكه همه با هم. بعضي از مطبوعات مثلاً دو يا سه عكاس استخدام مي‌كنند. از نظر خودشان و از نظر شخصيت‌ كاري گمان مي‌كنند رو به راه هستند چون سه عكاس استخدام كرده‌اند ولي عكاس در بيشتر اوقات وقتي استخدام مي‌شود انگيزه كاري خود را از دست مي‌دهد و دنبال انجام كار كارفرماست تا وظايف اصلي عكاس.

-در روزنامه‌هاي مطرح دنيا هم سرويس عكس به اين معني وجود دارد يا با عكاسان، آزاد كار مي‌كنند؟

هر دو. در دنيا بدون اغراق مجله‌هايي هستند كه خرج ماهانه سرويس عكس آنها شامل حقوق و عكس‌هايي كه مي‌خرند چندين هزار دلار است. در شرايط كنوني حتي با وجود خبرگزاري‌هاي اصلي چون آسوشيتدپرس و رويترز و فرانس‌پرس كه تامين‌كننده‌هاي اصلي عكس هستند باز هم روزنامه‌ها عكس مي‌خرند و هزينه‌هاي زيادي صرف خريد عكس مي‌كنند. حتي ممكن است براي عكس يا عكس‌هايي پول‌هاي گزاف پرداخت كنند مثلاً در مورد ترور پاپ قبلي، روزنامه‌هايي مثل پاري‌ماچ و اشترن وجود دارند كه به عكس اهميت مي‌دهند. راه مي‌افتادند در رم كه ببينند چه كسي عكس دارد و هر چقدر لازم بود مي‌پرداختند كه فروش‌شان بيشتر شود. من به عنوان مخاطب دلم مي‌خواهد ببينم چه اتفاقي افتاده است. البته اين پيشكش مطبوعات ايران، زمينه كار را براي عكاسان مهيا كنند فعلاً‌ خوب است.

اصلاً نبايد عكس‌هاي معمولي روزانه بگيرند چون خبرگزاري‌هايي مانند ايرنا يا ايسنا و… اين عكس‌ها را منتشر مي‌كنند. الان يك آمار بگيريد، كه در ماه عكاسان «شرق» چقدر عكس مي‌گيرند، چند برنامه عكاسي مي‌روند و چند هزار فريم عكس مي‌گيرند و چند عدد از اين عكس‌ها چاپ مي‌شود.

-قطعاً درصد بسيار كمي است.

خب چرا اين كار را مي‌كنند، چرا انرژي را روي سوژه‌هاي ديگر نمي‌گذارند؟ بايد بابش را باز كرد. يك‌شبه اتفاق نمي‌افتد.

-خب بعضي عكاسان اين تمايل را در روزنامه‌هايشان ابراز مي‌كنند.

پس سردبير گوش شنوا ندارد و در سيستم فكري او يك نكته يا مشكل براي اين كار وجود دارد.

-عكاسان چه وظيفه‌اي دارند يا بايد چقدر تلاش كنند كه مطبوعات را به اين سمت سوق دهند؟

متاسفانه در سال‌هاي اخير كسي نتوانسته اين كار را بكند. چرا، چون در داخل بازاري وجود ندارد. تا موقعي كه بايد برنامه پوشش‌دهي و عين مد روز خيلي سيستماتيك به برنامه بروي هيچ اتفاقي نخواهد افتاد.

-براي تغيير به نظر شما بايد تغيير استفاده از عكس از عكس‌هاي كنار مطالب شروع شود يا اينكه عكس‌هاي مستقل بايد منتشر شوند؟

هر دو. وقتي خبرنگاري را مثلاً مي‌فرستيد از بورس يا بازار ارز يا صنايع نفتي خبر تهيه كند بايد عكاس همراهش باشد. وقتي چاپ شود، كاوه كاظمي/ ‌شرق، اين خيلي وجهه بهتري دارد تا اينكه عكسي چاپ شود كه اصلاً معلوم نيست چه عكاسي آن را گرفته و بعدها هم مدعي پيدا شود كه عكس بدون اجازه چاپ شده است.

-عكاس نبايد مستقل گزارش خود را كار كند؟

اينجا تفاوت عكاس مطبوعات و عكاس خبري معلوم مي‌شود. عكاس بايد ضمن اينكه عكس‌هاي مربوط به گزارش خبرنگار را تهيه كند اگر فضاي كاري و محيط گزارش اجازه داد بايد داستان خودش را هم كار كند.

-وظيفه مطبوعات در اين مورد چيست؟

تمام سردبيران و اهالي مطبوعات بايد فكري كنند حالا جمعي يا تكي. بايد انجام شود. گمان نكنيد كاري سيستماتيك هم هست، نه زمان مي‌برد تا جا بيفتد. اصلاً شما شروع كنيد.

-يعني روزنامه‌هايي كه از عكس خوب استفاده مي‌كنند سردبيران‌شان متحول شده‌اند؟

نه، آنها هم روش‌شان موقتي است. وقتي مثلاً همين «شرق» عكس زلزله يا ويژه‌نامه عكس زلزله چاپ مي‌كند در اصل نان را به نرخ روز مي‌خورد. اگر راست مي‌گويد در تمام طول سال اين كار را بكند. هر روز جدول دارند اما مثلاً عكس ندارند.

دیدگاه خود را بیان کنید.