مجرم کیست؟سوژه،عکاس و یا قانون؟

بدست • 14 فوریه 2006 • دسته: عکاسی

امروز بعد از ظهر در خانه هنرمندان ایران جلسه بحث و گفتگو پیرامون حقوق و اخلاق حرفه ای در عکاسی مطبوعاتی برگزار شد.در این جلسه که به همت استاد جلالی و خانم جوادی برگزار شده بود دکتر نوروزی هم به عنوان کارشناس مهمان سخنانی را پیرامون مرز عدم انتشار یک عکس مطرح کردند.آنطور که من برداشت کردم که امیدوارم اشتباه نبوده باشد آقای نوروزی به صورت کلی دو دسته دلایل قانونی و اخلاقی را برای انتشار یک عکس در حوزه مطبوعات از هر نوعش برشمردند.در بخش حقوق قانونی اشاره به نکاتی چون عدم ورود عکاس و خبرنگار به خریم خصوصی افراد و عدم انتشار عکسهای مربوط به مناطق و یا افراد ممنوع التصویر نمودند ،البته همراه با این نکته که در کشورهای مختلف این موارد می تواند متفاوت باشد بود.

اما در حوزه اخلاقی ایشان به مواردی اشاره کردند که عکاس حرفه ای با چشمان تیز بین خود توانسته در لحظه ای خاص سوژه خود را در شرائطی عکاسی کند که با واقعیت سوژه در تضاد و یا تفاوت است.در اینباره ایشان اشاره به عکسی کردند که عکاس روزنامه کیهان توانسته بود در لحظه ای که یکی از نمایندگان مجلس ششم در حال خمیازه کشیدن است از وی عکاسی کند و اشاره به این نکته کردند که آن عکاس به لحاظ قانونی خلافی را مرتکب نشده است اما چون آن عکس می توانست القاء اینکه در مجلس آن نماینده خوابالو است و درست کار نمی کند را بکند انتشار آن عکس را که با واقعیت در تضاد است از نظر اخلاقی درست ندانستند.نکته اینجاست که آیا عکاس و یا روزنامه مطبوعش هم چنین اعتقادی را دارند و آیا آنان اگر همان برداشتی را داشته باشند که عکس القاء می کند چطور آیا باز هم کار غیر اخلاقی انجام داده اند؟
نکته دیگری که در این حوزه اشاره کردند بحثی بود پیرامون اینکه ممکن است انتشار یک عکس و یا خبر برای سوژه خود مسئولیت آور و یا دردسر ساز شود.مثلا در حوزه خبری اشاره به خبر مربوط به حضور سفرای چند کشور در ویلای لواسانات آقای مهاجرانی و پیامدهای آن برای ایشان کردند و باز این سوال که آیا اگر هدف از انتشار همین دردسر سازی و یا اشاره به یک کار غیر عرف یک وزیر باشد چه؟
و اما مثال ایشان برای انتشار عکس شنیدنی بود و بحث برانگیز که من میخواهم به آن اشاره کنم و آن را به بحث بگذارم.هر چند در جلسه هم نظرم را گفتم.
اما قبل از اینکه به مثال ایشان اشاره کنم ذکر این نکته را جایز می دانم که محول نمودن مسئولیت اخلاقی انتشار یک عکس را به عهده عکاس فارغ از هر بند و ماده قانونی درست نمی دانم و به نظر من وجود این خلاء های قانونی و دوگانگی در دستگاه قضائی کشور خود دستمایه ای است برای عدم توانائی در رسیدن به یک پیشبینی نزدیک به قطعی.
و اما مثال آقای دکتر عکسی مربوط به حوادث کوی بود.عکس احمد باطبی که بسیاری گمان می برند آن عکس جرم احمد باطبی است.و عکاس مقصر آن حادثه تلخ که دستگاه قصائی بر سر آن بی گناه آورد.

احمد باطبی

ایشان اشاره کردند که اگر عکاس آن عکس را نمی گرفت و یا در موقع انتشار آن عکس را منتشر نمی کرد این مشکل برای باطبی بوجود نمی آمد.گفتن این جمله الان بسیار راحت است.اما آن موقع چه؟حتما عکسهای مربوط به حوادث کوی را بارها دیده اید.در آن عکسها چهره بسیاری ثبت شده و برای هیچ کدام از آنها هم هیچ اتفاقی نیفتاد یا حداقل به این بزرگی نیفتاد.چرا؟
آیا اگر این اتفاقی که برای باطبی افتاده، نیفتاده بود باز هم گفته می شد انتشار آن عکس بی اخلاقی بوده است.هزاران عکس از معتادین یا آنهائی که از چراغ قرمز عبور می کنند منتشر شده اما برای هیچ کدام اتفاقی نیفتاده حالا اگر من عکسی را از یک معتاد یا یک آقائی در حال رد شدن از چراغ قرمز چاپ کنم و برایشان اتفاقی بیفتد من تنها کار بی اخلاقی کرده ام و یا همه کسانی که تا بحال عکس معتاد چاپ کرده اند ؟
واگذار نمودن عواقب انتشار یک عکس به عکاس به نظر من بهترین و منطقی ترین راه نیست.وقتی کسی در یک محل عمومی کاری را انجام میدهد و عکاسی ار آن عکس تهیه می کند چه فرقی می کند با اینکه عکس نگیرد.مگر آن سوژه در محل عمومی و در جلوی انظار به انجام آن کار مبادرت نورزیده است.چرا عکاس حق گرفتن عکس و حتی انشار آن را نداشته باشد؟
من در این باره باز هم نظراتی دارم اما آن را موکول می کنم به بعد از اینکه نظرات دیگران را هم بیشتر بدانم.پس ممنون می شوم نظرتان را در این باره بنویسید.و یا اصلا بنویسید که شما راجع به موضوع عکس باطبی و آن ماجرا چه نظری دارید و چگونه فکر می کنید؟

دیدگاه خود را بیان کنید.