وب نوشته های پیام برازجانی payam Borazjani Blog

این آقا رضا انصاری از آخوندهای سابق و از دوستان خوب من ظاهرا در راستای وبلاگ نویسی قلم به دست گرفته اند و کمی در باره فضا و اعضاء روزنامه سرمایه مطلب به رشته تحریر درآورده اند.هر چند که ایشان ظاهرا از فضای روزنامه نوشته اند ولی ظاهرا اکثرا را به زمین گرم کوفته اند.من که الانه دارم اینجا مطلب می نویسم تقریبا چش و چال و پک و پوز و دهن مهن و سک و صورتم به خاک مالیده شده.هر چند ایشان بسیار اصرار بر شوخی بودن این نوشته ها دارند و ظاهرا خیلی از دوستان هم در تحریریه باور کرده اند اما من می خواهم افشا کنم که باور نکنید هر چه باشد ایشان همانند بقیه شان الکی برای گول زدن من و شما این را می گویند ، هر چه باشند ایشان روزی “طلبه بیکار” بوده اند.
البته من نمی دانم این آقا رضا در روزنامه چگونه به وقایع می نگرد اما می دانم هر چه نوشته از خودش در آورده.مثلا شما همین عنوان مطلب را ببینید.”پشت پرده روزنامه سرمایه” من نمی دانم روزنامه سرمایه پرده اش کجا بوده که پشت پرده اش کجا باشد یا اصلا گیریم که پرده هم داشته خوب پرده را گذاشته اند که آنورش معلوم نباشد دیگر آخه چرا شما پرده را کنار زده ای و پشت پرده را دیده ای چه برسد به اینکه حالا در وبلاگت هم نوشته ای.من میترسم اگر بیشتر از این بنویسم دیگر بحث منحرف شود.ولی یک چیزی را که قبل از خواندن این مطلب توصیه می کنم جنبه است هم برای نام آورده شدگان در مطلب که مزاح است و هم برای خوانندگان این مطلب که باز هم مزاح است و باور کنید مثل فیش حقوق بچه های روزنامه جدی نیست.پس لطفا دست به دستش نکنید