به مکه می روم

بدست • 15 ژوئن 2008 • دسته: شخصی

سفر به مکه
راستش را بخواهید کمتر از یک هفته دیگر قرار است به سفر حج بروم.این مطلب را از چند بابت اینجا می نویسم که مهمترینش همین رسم قبل از این سفر است یعنی طلب حلالیت.به هر حال اونایی رو که قبل از سفر ببینم حتما حضوری حلالیت می طلبم و شرمنده از دوستانی که نمی بینیم همدیگرو و خواهشن از همین طریق حلال کنن و امیدوارم که اگر حقی از کسی برگردنم هم هست بفرمایند تا ادا کنم.
یکنواختی روزگار
نمی دانم همیشه اینطور بوده و من طور دیگر، یا الان طور دیگری است و من اینطور و یا اصلا نمی دانم که دیگران چطوریند اما هر جور و هر طور که هست خیلی یکنواخت شده همه چی.
به اطراف هم که یک خورده دقیق می شی همه چیز بهم ریخته به نظر می رسه و ظاهرا همه مشوش و دست پاچه اند و دارند به هم و زمین و زمان گیر میدن و البته تو این قضیه نیروی انتظامی از همه پیشرو تره.
داشتم این پست محمدرضا رو می خوندم که من و وادار به فکر کردن در باره این کرد که تا حالا چندتا مرغ از دستم رفته.نمی دونم اما فکر می کنم هرگاه هر کسی تو زندگیش فکر کنه حتما مرغ از دست رفته ای رو پیدا می کنه اما خوب نمی دونم این روزا چرا بیشتر به چشم میان این مرغای از دست رفته حالا یا ارزش مرغ زیاد شده که البته تو این تورم بی راه هم نمی تونه باشه یا وقتمون واسه مرغ شمردن زیاد شده.
هرچی هست حال نمی ده ، یعنی به من که حالی نمی ده.
وبلاگی برا به روز بودن
اولا فکر می کردم که اگر زندگی خودت رو انجام بدی حتما آخر روز و یا اول شب یه چیزی واسه پست هرشب وبلاگت داری شایدم ۲تا چیز.
اما حالا به این نتیجه رسیدم برعکسه یعنی باید برای وبلاگ در روز سوژه بسازی ، داستان بگی و …
من خیلی علاقه دارم که وبلاگی به روز داشته باشم راستش چندین بار هم تصمیم گرفتم که همین کا رو بکنم اما نشد.البته نه از سر تنبلی و نه البته از سر نبودن موضوعی برای نوشتن.راستش هنوز تو نقش وبلاگ یکم مرددم.یعنی اینکه چقدر شخصیه و چقدر عمومی و چه حرفهایی رو می شه گفت و چه حرفهایی رو نمی شه.
مثلا خیلی دوست داشتم و دارم اینجا چیزهایی در باره دوسالانه جهان اسلام مخصوصا بعداز خواندن مصاحبه دبیر این مسابقه در مجله عکس و این دوسالانه داخلی ، آژانس عکس سوره و عکاسی و گاهی هم در رابطه با روابط آدمها و شباهتش با روابط موجودات دیگه و اتفاقات این روزها بنویسم اما خوب به عوارضش که فکر می کنم ترجیح می دم چیزی ننویسم.
شاید این سفر مکه یکم این مغزمو خالی کنه جا واسه فکر کردن به موضوعات بهتر برام باز بشه.اما تصمیم دارم در رابطه با همین موضوعات بنویسم و فقط ابراز نظر کنم و اول از همه تصمیم دارم یه مقدمه ای بنویسم و بعد اگر شد هر روز نه هرچند روز یکبار شروع کنم به نوشتن بی خیال از هر نوع عوارضی و اولین موضوع هم تا داغه همین دوسالانه جهان اسلام اگر شد.

دیدگاه خود را بیان کنید.