خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
بدست پیام برازجانی • 2 فوریه 2008 • دسته: عکاسیگمان می کنم اهالی عکاسی به کثرت این پست حسن را خوانده اند.راستش را بخواهید من در سفر بوشهر با رییس جمهور بودم و از این مطلب کیهان و پاسخ حوزه هنری که از نظر من نه مثبت است و نه اساسا پاسخ نوشته بی پایه و اساس کیهان است، مطلع نبودم و از طریق نوشته حسن مطلع شدم.اولین کاری هم که کردم به او تماس گرفتم و از خودش شرح ماجرا را پرسیدم.
اما برای تنویر افکار و اساسا اعلام برائت و بهتر است اعلام پشیمانی چند خطی می نویسم:
۱-من از حسن عزیز بسیار عذر می خواهم و با اینکه قبلا هم با هم صحبت کردیم و او به من لطف دارد همواره ولی بازهم می خواهم عذرخواهی من را بپذیرد از این بابت که او به واسطه من و بخاطر اصرار من پا به این مقوله گذاشت و این رنجی که بر او رفت در این بحث،روا نبود.
۲- اما در باره نوشته به نظر من هجو روزنامه کیهان از آن بابت که جواب ابلهان خاموشی است نمی توان چیزی گفت اما بد نیست نگارنده که ظاهرا اهل پیگیری و تحلیل نیز هست آنهم از نوع حسینقلی خانی به این نکات توجه کند:
•از مقدمه که بگذریم که اشاراتی است در باب تهاجم فرهنگی به نقل از نویسنده این جمله بسار جالب است: “درست همزمان با تبليغات گسترده و وسيع دشمنان قسم خوره در رسانه هاي متعدد پيرامون موضوع هسته اي و دقيقاً همزمان با اين جريانات، خانه عكاسان ايران حوزه هنري، مسابقه عكس خبري سوره را برپا مي كند” ، من ربط انرژی هسته ای و مسابقه عکس را نمی دانم و در جایی هم نشنیده بودم که در این زمان برگزاری مسابقه عکس ممنوع است.
•در بخش دیگر نگارنده داوران و دبیر مسابقه را به تاخت گرفته است اما ظاهرا نمی داند اولا ایشان قبل از اینکه عضوی از رسانه های خارجی فعال در ایران باشند ایرانیند و دلشان حتما برای آرمانها و اهداف این کشور می تپد و ثانیا ایشان همانهایی هستند که پس از مصاحیه های طولانی و استعلامات فراوان از سوی وزارت ارشادی که الانه معاون سابق سردبیر همان روزنامه که نگارنده در آن مشغول تحلیل است سکان دار آن است مجوز فعالیت در ایران را دریافت کرده اند.” مسابقه اي كه سياستگذاران، داوران و سخنگويان آن نمايندگان و عكاسان همان رسانه هاي مهاجم هستند.” رسانه مهاجم! ، من از شمایی که این مطلب را می خوانید می پرسم ، آسوشیدتپرس مهاجم تر است یا کیهان؟ خودتان جواب دهید.
•”به عنوان داوران اين مسابقه براي عكاسي خبري كشور تعيين تكليف و خط مشي مي كنند” این جمله از همه جالب تر است. کسی برای عکاسی خبری کشور تعیین تکلیف نمی کند چرا که عزیز دل نویسنده محترم عکاسی خبری کشور بوی تعفن جسدش مگر به مشامتان نمی رسد.پس شما الان مگر نمی دانید دارید به همین جسد لگد پرانی می کنید. کدام تکلیف و خط مشی. در ضمن شما ظاهرا سوابق دوستان را اشتباها پیدا کرده این.محض اطلاع حسن سربخشیان برای اولین بار در ایران داوری نکرده است.ایشان بارها در مسابقات مختلف و غالبا دولتی از جمله مسابقه دوسالانه عکس ایران که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار کننده آن بوده داوری کرده اند.ارشاد را که می شناسید همان که همکار سابقتان الان سکان دار آن است. یا کارن فیروز که از ارشاد همین کشور مجوز فعالیت دارد یا استاد مسلم عکاسی آقای کاوه کاظمی مدرس گارگاه عکاسی بین المللی بوده که عکاسان ایرانی را تربیت می کند و قرار است دور دومش نیز برگزار شود و حتما باز هم مطلع نیستید که این کارگاه از سوی بنیاد جهانی ورلدپرس فتو و با مجوز همان وزارت ارشادی که گفتم برگزار می شود. یا جهانگیر رزمی معتبر ترین عکاس ایرانی در جهان و دارنده جایزه پلیتزر عکس که مانند اسکار است در سینما و برنده مسابقه ای است که باز هم همان ارشاد محترم برگزار کرده و جایزه خود را از دست همکار سابقتان دریافت کرده است.
•”از افتخاراتي كه در مسابقه عكس سوره برشمرده مي شود حضور برندگان جايزه وردپرس فتو است، وردپرس فتو كه اهالي فن و سياست با توجه به صاحبان و گردانندگان آن- شركت كداك و شركت هواپيماييKLMو سازمان هاي صهيونيسم- مي دانند چه استراتژي و رويكردي در اين بنياد حاكم است!!!” . نویسنده محترم یادش رفته که سالانه صدها عکاس ایرانی نیز در این مسابقه شرکت می کنند و هنوز آرزوی کسب جایزه از سوی این بنیاد برای همگان پابرجاست.در سالهای قبل که برای شرکت در این مسابقه و مسابقاتی از این دست یارانه هم می دادند و نمایشگاهش هم در ایران برگزار می شد.بد نیست بدانید که برای مسابقه عکس جهان اسلام قرار بود از عکاس امریکایی جیمز نچوی دعوت شود برای داوری، که برگزار کننده آن ارشاد هم نیز هست و ایشان دوبار برنده و چند دفعه ای هم داوری این مسابقه را بر عهده داشته اند.چگونه است که الان یادتان افتاده صهیونیسم در ایران است.تهاجم فرهنگی رخ داده .برادر من اگر صهیونیسم این است پس صهیونیسم دارد عکاسان ایران را آموزش می دهد با مجوز دولت.اینطور نیست؟ در ضمن بد نیست که نویسنده سری به سایت ورلدپرس فتو بزند چون معلوم نیست از کجایشان در آورده اند که هواپیمایی KLM و سازمان های صهیونیستی و کداک اسپانسر این بنیاد است.آرم اسپانسر ها در سمت چپ پایین است.
•“اين روند به سوئي سوق پيدا مي كند كه عكسي برنده جايزه شهيد جانبزرگي مي شود كه يك دهن كجي تمام معنا به نظام و افكار شهدا و جانبازان و خصوصاً طرز تفكر شهيد بزرگوار سعيد جانبزرگي به شمار مي رود، و مسئولان حوزه براي خالق چنين آثاري كف افتخار مي زنند!” یادم می آید وقتی سعید شهید شده بود در آن روزها خیلی ها نخود آش بودند و با نامش برای خود جریان سازی می کردند و خیلی ها هم وعده سر خرمن دادند و بعضی هم دوست دارند نام سعید در اختیار و در مصادره خودشان باشد اما من برای پاسخ به این نوشته بی اساس به همین جمله احسان رجبی که احتمالا نویسنده می شناسدش بسنده می کنم که گفت : ” نزدیکترین دوست سعید من بودم و من می گم که سعید هر جا که اسمش برده بشه خوشحال میشه و هر کمکی که باعث بشه نام سعید و یادش گرامی داشته شه محترم است.به این حرفها هم گوش نکن “ این جمله در جواب سوال من در تماس تلفنیم بود در باره اینکه اسم این بخش رو به نام و به یاد سعید گذاشتیم بد نباشه. در ضمن عکاسی از زنانی که در حوزه علمیه آموزش اسلام می بینند و برای ترویج و تبلیغ دین اماده می شوند کجا دهن کجی به شهدا و جانبازان است.از کی تاحالا کیهان سخنگو شهدا و جانبازان شده.
۳-من از بعد از خواندن نوشته حسن عزیز همانطور که به حسن هم گفتم به اعتراض و برای اعلام برائت از این اتفاق، با آنکه از ته دل و جان برای آژانس عکس سوره تلاش کردم و دوستش دارم و آینده ای درخشان را برایش متصور بوده ام ، به محل کارم نمی روم و دیگر هم در چنین اتفاقاتی امکان ندارد برای مجموعه حوزه هنری مشارکتی داشته باشم.
۴-من هم به حسن توصیه می کنم از این به بعد به نصیحتهای آقای خیرخواه گوش کند تا برایش چنین اتفاقی نیفتد.(از مصادیق شهر که شلوغ می شود قورباغه …)
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهادو تند نشست
کلاهداری و آیین سروری داند
تو بندگی چون گدایان بشرط مزد نکن
که دوست خود روش بنده پروری داند
غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گدا صفتی کیمیاگری داند
وفا و عهد نکو باشدار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند
بباختم دل دیوانه وندانستم
که آدمی بچه ای شیوه پری داند
هزار نکته باریکتر از مو اینجاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
مدار نقطه بینش ز خال تست مرا
که قدر گوهر یکدانه جوهری داند
بقدو چهره هر آنکس که شاه خوبان شد
جهان بگیرد اگر دادگستری داند
ز شعر دلکش حافظ کسی بودآگاه
که لطف طبع و سخن گفتن دری داند
پیام برازجانی
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پیام برازجانی