روز بد آزادي بيان
بدست پیام برازجانی • 8 دسامبر 2010 • دسته: جامعه و سیاست٬ همه نوشته هاديروز روز بد آزادي بيان بود. در سرتاسر جهان. بازار خبر اينروزها درباره سايت ويكيليكس و افشاگريهايش داغ است. سايتي كه با دستيابي به مجموعهاي گسترده از اسناد درز كرده از عملكرد سياست خارجي امريكا كه نقش بسيار فعال و پر رنگي در عرصه خارجي و بينالمللي ايفا مي كند و انتشار آنها بسياري از سياستمداران و رهبران جهان را وادر به تغيير رفتار كرده است.
خود اين اتفاق باعث پر رنگ تر شدن اين نظريه كه ديگر حضور سياستمدران و اهالي قدرت در اتاقهاي شيشهاي آنها را از انجام عملكرد ضد بشري و ملتها منع ميكند و اگر كسي اينگونه ناصحيح رفتار كند ديري نخواهد پاببد كه كه حنايش رنگ ميبازد و در بين عموم جايگاهش را متزلزل شده خواهد يافت. مثلا همين كشورهاي عرب حاشيه خليج فارس خودمان را در نظر بگيريد. در اسناد ويكي ليكس آمده بود كه بارها نسبت به برنامههاي هستهاي ايران عكسالعمل نشان دادهاند و در خفا بارها از امريكا خواستهاند كه با اين برنامه برخورد كند و حتي در صورت نياز تاسيسات اتمي ايران را منهدم كند، اما چند روزي پس از انتشار اين اسناد در جلسه شوراي همكاري و با حضور پنج شش كشور بيانيهاي دادهاند و ضمن اظهار خوشحالي از شروع مذاكرات، خواستهاند كه در روند رو به حل اين پروژه نقش داشته باشند و در اصل ميخواهند تلخي اسناد منشر شده را با رفتار صلح طلبانه ( متمددنانه) اكنونشان از بين ببرند و يا از آن بكاهند.
اما از همه اينها و اين عكسالعملها كه بگذريم رفتار اين ابرقدرتها با بنيانگذار سايت ويكيليكس، آسانگ ۳۹ ساله جالب است. كشوري كه داعيه دمكراسي و مهد آزادي دارد اين عمل را برنتافته و اطلاع رساني را كه ركن اساسي آزادي و دمكراسي در جوامع پيشرفته است را هدف قرارداده و خواهان برخورد با او شده است. دولت سوئد برايش پروندهاي مطرح كرده و خواستار بازداشت وي شد و ديروز در عين ناباوري در مقابل چشمان جهانيان اين دولتها از آزمون آزادي بيان مردود بيرون آمدند و بالاخره او را دستگير كردند. هرچند نگويند بخاطر اين افشاگريها بوده اما كيست كه بپذيرد كسي بخاطر تجاوز در زندان ميرود. مگر پولانسكي را به همين دليل به زندان بردند؟ براي همگان بسيار روشن است كه دليل اصلي چيست و ديري نخواهد پاييد كه اصل ماجرا هم روشن ميشود.
در اين كوشه دنيا هم كه ما هستيم اتفاقي مشابه افتاد. حضور ماموران امنيتي در روزنامه شرق و دستگيري خبرنگاران و سردبير و سرمايهگذار روزنامه ( کیوان مهرگان – فرزانه روستایی – احمد غلامی – علی خدابخش ) سروصدايي راه انداخته است.
آخر اين چه رسمي است كه اين دولتها در پي گرفتهاند. پس اينهمه داعيه آزادي بيان چيست؟ حالا كشور خودمان ميپذيريم نقدهايي وارد است آخر آن غربيها كه اينهمه داعيه دارند چرا؟ وجود اين همه علايم بغير اينست كه بداخلاقي در قدرت، غرب و شرق ندارد و وقتي پاي منافع قدرتمندان در ميان باشد ديگر آزادي بيان و … اهميتي ندارد حالا شرق باشد يا غرب. ويكيليكس باشد يا روزنامه شرق همه محكوم هستيم به سكوت. ظاهرا سياستمداران باور ندارند كه در اتاقهاي شيشهاي نشستهاند و اگر سنگي بيايد به اين شيشه بخورد فرو ميريزد و ديگر نه اتاقي معني پيدا ميكند و نه سياستي. چرا كه، آنجاكه خشونت وارد ميشود سياست خارج ميشود. باور كنيد سياست يعني انجام امور و بازكردن كرهها بدون جنگ و خشونت. سياست يعني سازش و صلح طلبي. سياست ان موقع مدرن شد كه دست استبداد را كوتاه كرد و قدرت خودكامه را محدود. سياست مدرن يعني تعامل و گفتگو.
پیام برازجانی
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پیام برازجانی